سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، هفته گذشته در یک پنل دانشگاه فنی برلین (TU Berlin) اظهار داشت که ChatGPT-5 از او باهوشتر خواهد بود یا حداقل اینکه او دیگر از GPT-5 باهوشتر نخواهد بود!
او همچنین از حضار پرسید که چه کسانی خود را باهوشتر از GPT-4 میدانند و سپس پرسید که آیا فکر میکنند از GPT-5 نیز باهوشتر خواهند بود. این بخش از سخنان او ازپیشبرنامهریزیشده به نظر میرسید؛ زیرا او این بحث را به یک سؤال نامرتبط ارتباط داد. مجری درباره انتظارات OpenAI از همکاری با مؤسسات تحقیقاتی پرسید؛ اما آلتمن بهجای پاسخ مستقیم، صحبت را به تأثیر هوش مصنوعی بر اکتشافات علمی تغییر داد.
اما این ادعا که “GPT-5 از سم آلتمن باهوشتر خواهد بود” چه معنایی دارد؟ آیا منظور این است که GPT-5 نسبت به او دانش گستردهتری خواهد داشت؟ اگر این معیار باشد، GPT-4 نیز احتمالاً از بسیاری از افراد دانش بیشتری دارد؛ اما هنوز بهدلیل ضعف در پیروی از دستورات دقیق، حفظ زمینه گفتگو و اصلاح پاسخها، واقعاً «باهوش» تلقی نمیشود.
آیا GPT-5 در درک و اجرای دستورات بهتر خواهد شد؟

یکی از نقاط ضعف GPT-4، ناتوانی در پیروی دقیق از دستورالعملهای مشخص است. کاربران گزارش دادهاند که مدلهایی مانند DeepSeek در این زمینه عملکرد بهتری دارند؛ برای مثال، اگر از آن خواسته شود که اطلاعاتی را از یک لینک مشخص استخراج کند و در قالب 100 کلمه و دو فهرست ارائه دهد، دقیقاً این کار را انجام میدهد. اما GPT-4 معمولاً چنین دقتی را ندارد.
اگر GPT-5 در این زمینه بهبود بیابد، میتوان گفت که سطح «هوشمندی» آن در تعامل با کاربران افزایش یافته است؛ اما هنوز مشخص نیست که آلتمن بر چه معیاری تأکید دارد.
آیا GPT-5 واقعاً به تحقیقات علمی کمک خواهد کرد؟
آلتمن بارها به نقش هوش مصنوعی در کشفهای علمی و حتی درمان بیماریهایی مانند سرطان اشاره کرده است؛ اما یک مدل زبانی مانند ChatGPT چگونه میتواند در این زمینه مؤثر باشد؟
در حال حاضر، ChatGPT عمدتاً بهعنوان یک همکار فکری، خلاصهکننده جلسات، تولیدکننده کد و ابزاری برای جستوجوی اطلاعات معرفی میشود. هیچکدام از این کاربردها بهطور مستقیم به حل مسائل پیچیده علمی که هنوز پاسخی ندارند، کمک نمیکند. اگر آلتمن دیدگاه مشخصی در این مورد دارد، تاکنون آن را بهوضوح بیان نکرده و صرفاً به جملات کلی و مبهم بسنده کرده است.
هوش واقعی یا تبلیغات؟
اظهارات آلتمن درباره باهوشترشدن GPT-5 بیشتر شبیه به یک شعار تبلیغاتی است تا یک پیشبینی فنی دقیق. پیشرفت مدلهای زبانی در قابلیت درک و اجرای دستورات، قطعاً به بهبود تجربه کاربران کمک خواهد کرد؛ اما اینکه آیا این مدلها واقعاً «باهوش» محسوب میشوند یا خیر، به تعریف ما از هوش بستگی دارد.
اگر هوش را بهمعنای توانایی تفکر مستقل، کشف دانش جدید و حل مسائل علمی تعریف کنیم، هنوز شواهدی وجود ندارد که نشان دهد GPT-5 به چنین سطحی خواهد رسید؛ اما اگر معیار را توانایی درک متن، پردازش اطلاعات و پیروی از دستورات بگذاریم، آنگاه میتوان انتظار داشت که نسخه جدید از بسیاری از انسانها، از جمله سم آلتمن، عملکرد بهتری داشته باشد.